...وما هم انسانیم
پناهندگان افغان- مقیم شهرقهرمان ماراش پناهندگان افغان- مقیم شهرقهرمان ماراش

از این که مقامات کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان این فرصت را به ما داده است که لااقل به مشکلات ما گوش دهند، خوشحالیم؛ زیرا تا پیش از این به این باوربودیم که در کمیساریا(  در ادامه کمیساریای عالی سازمان ملل درامور پناهندگان با مخفف کمیساریا یاد می شود)هیچ گوشی پیدانمی شود که مشکلات ما را بشنود.

به راستی این سئوال هنوزهم در ذهن بسیاری از پناهندگان افغان در ترکیه وجود دارد که آیا کمیساریا ما را به عنوان یک انسان پناهنده قبول دارد؟. اگرمارا به عنوان انسان پناهنده قبول دارد، آیا ما براساس ماده 1 و 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر از حقوق مساوی و بدور از تبعیض برخور دار هستیم یانه؟. در حالی که تعداد پناهندگان افغان حتی بیش از پناهندگان ایرانی و عراقی اند، ایا این تبعیض نیست که پناهندگان ایرانی و عراقی هر کدام درسال حدود هزار پرونده تعیین کشوری می شوند، اما سهم پناهندگان افغان کمتر از 150 پرونده در سال است؟. براساس چه معیاری پناهندگان جدید افغان باید سه تا چهار سال برای مصاحبه اصلی صبر کنند و از هیچ گونه حقوق پناهندگی برخور نباشند؟.

این که کمیسیاریا چه نگاهی به ما دارد مربوط به خودشان است، اما ما خود را انسان می دانیم، انسانی که براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر و کنوانسیون حقوق پناهندگی سازمان ملل از کرامت انسانی، حقوق و ازادی برابر باهمه انسانها برخوردار هستند. و ما هم انسان هستیم!، اما انسانی که بیش از چهل سال جز جنگ، خشونت، ناامنی و آوارگی تجربه دیگری در زندگی خود نداریم. آیا سازمان ملل که مدافع حقوق انسان و انسانیت در جهان مدرن امروز ما است، از آوارگی ما و وجود ما خسته شده است؟. آیا کشورهای که خود را پیشتاز وپاسداران آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می دانند، از وجود ما خسته شده اند؟. آیا این کشورها از رنجی که می کشیم و تجربیات تلخی که از خشونت و جنگ داریم، بیزارند؟ و در این بیزاری سازمان ملل و کشورهای حامی دموکراسی و آزادی، کرامت انسانی و حقوق پناهنده افغان را قربانی می کنند و نادیده می گیرند؟.در حالیکه در ماده‌ 3 ـ كنوانسيون‌ مربوط‌ به‌ وضع‌ پناهندگان  مصوب 28 جولای 1951 ژنف آمده است: «دول‌ متعاهد مقررات‌ اين‌ كنوانسيون‌ را بدون‌ تبعيض‌ از لحاظ‌ نژاد يا مذهب‌ يا سرزمين‌ اصلي‌ درباره‌ پناهندگان‌ اجرا خواهند نمود».

به هرحال هرچند امید زیادی نداریم که آن کمیساریا به همه خواسته ها و مشکلات ما رسیدگی کند، اما به عنوان انسان های پناهنده که حق دفاع از خود را دارند، مشکلات خود را در میان می گذاریم و امید واریم که بعد از این درآن کمیساریا گوش شنوایی باشد.

1- تعیین کشوری

تعداد زیادی از پناهندگان افغان از سال 2008  به بعد قبولی دارند، سالهاست که از تعیین کشوری خبری نیست. نمایندگان کمیساریا که در شهرهای مختلف پناهنده نشین ترکیه، سفر کرده اند و نیز کسانی که به دفترکمیساریا درآنکارا و وان مراجعه کرده اند و یا تلفن زده اند، مسئولین کمیساریا جواب های متناقض و متفاوت داده اند. از قبیل:

الف- پرونده پناهندگان افغان را کشورهای پناهنده پذیر برنمی دارند. اما زمانی که پناهنده ای سئوال می کند که پرونده من در کدام بخش قرار دارد؟. جواب می دهند: در بخش حقوقی کمیساریا!. سئوال این است وقتی کمیساریا دوسیه پناهندگان افغان را به بخش تعیین کشوری ارسال نکند و آرا راف نشوند، چگونه کشورهای پناهنده پذیر قادر به پذیرش آنان خواهد بود؟. آیا بخش حقوقی کمیساریا که باید به حقوق پناهندگان احترام بگذارد، خود به زندان طویل المدت برای پرونده های پناهندگان افغان تبدیل نشده است؟. آیاچنین پاسخی از سوی مقامات کمیساریا برای پناهندگان قابل قبول است؟.

ب- می گویند ترکیه برای پناهندگان افغان کشور سوم به شمار می رود، به همین دلیل از سهمیه تعیین کشوری کمتری برخور دارند و آنان باید به کمیساریای سازمان ملل در تهران، دوشنبه و اسلام اباد مراجعه می کردند. سئوال این است که براساس کدام ماده از كنوانسيون‌ مربوط‌ به‌ وضع‌ پناهندگان  مصوب 28 جولای 1951 ژنف، پناهندگانی که به کشور سوم به کمیساریا پناهنده می شوند، از سهم تعیین کشوری اندک برخوردار باشند؟.  از سوی دیگر مقامات سازمان ملل از وضعیت دفاتر کمیساریا در ایران، تاجیکستان و پاکستان به خوبی آگاهند، پناهندگان افغان در تاجیکستان حتی برای رفتن به دفتر این کمیساریا امنیت ندارند و اموال آنان را غارت می کنند و این دفتر از اختیارات لازم برای اعطای پناهندگی برخوردار نیست. در پاکستان نه شرایط امنیتی برای پناهندگان مساعد است ونه آنان به حقوق شان می رسند، زیرا دلالان پناهندگی فرصت نمی دهند تا پناهنده واقعی تشخیص داده شود و کمیساریای پاکستان از اختیارات گسترده ای مانند دفتر ترکیه برخوردارنیست. در ایران نیز همین مشکل وجود دارد، مقامات سازمان ملل به خوبی می دانند که پرونده های پناهندگان از زیرنظر وزارت استخبارات ایران می گذرد، یا به عبارت دیگر پناهندگان قبول شده در این کمیساریا در تهران؛ تا مورد قبول استخبارات ایران نباشد، کسی از این کشور خارج شده نمی تواند. در چنین شرایطی آیا پناهندگان سیاسی، مذهبی، همجنسگرایان و نویسندگان و خبرنگاران، و حتی بسیاری از پناهندگان اجتماعی، چگونه می توانند در کمیساریای تهران در خواست پناهندگی بدهند؟. درکمیساریای تهران فقط برخی از زنان بیوه می توانند در خواست پناهندگی بدهند، آنهم فقط کسانی که برگه اقامت در ایران را داشته باشند و بقیه زنان بی سرپرست که مدارک اقنامتی ندارند، از فرصت در خواست پناهندگی برخور دار نیستند.

به هرحال توجیهات یادشده از سوی مقامات کمیساریا مورد قبول پناهندگان افغان نیست و ما می خواهیم که آن کمیساریا به مشکلات پناهندگان افغان توجه نمایند و پرونده قبول شدگان را از بخش حقوقی خارج و به بخش تعیین کشوری ارسال کنند و سهمیه تعیین کشوری را برای افغانها بالا ببرند.

2- طولانی بودن تاریخ مصاحبه

به دلیل شرایط سختی که در افغانستان و ایران برای افغانها وجود دارد، در سال 2012 هزاران پناهنده افغان به ترکیه آمده و به کمیساریا درخواست پناهندگی کرده اند، اما کمیساریا برای بسیاری از آنان سه تا چهار سال بعد وقت مصاحبه داده اند. روشن است که این افراد در طول این مدت از نظر حقوق پناهندگی بلاتکلیف هستند و هیچ نوع حمایتی از سوی کمیساریا به عمل نمی آید، نه حمایت مالی می شوند و نه ازبقیه خدمات برخور در هستند. سئوال این است مقامات کمیساریا براساس چه معیار و اصولی، حقوق پناهندگی آنان را نادیده می گیرند و چندین سال بلاتکلیف رهای شان می کنند؟.

تقاضای ما این است که به مشکلات هزاران پناهنده ای که در سال 2012 آمده اند و با مشکلات زیادی در ترکیه مواجه هستند، توجه شود و زمان مصاحبه ها راتغییر داده و به جلو اندازند، تا از بی سرنوشتی و انتظار کشنده رهایی یابند.

3- برخورد نامناسب با پناهندگان

احترام به کرامت انسانی اولین ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر است، اما مامورین کمیساریا چه درجلو دفاترکمیساریا در انکارا، وان و استانبول و چه در پاسخ گویی به تلفن ها، برخورد نامناسب و جواب های خارج از عرف اخلاق می دهند و پناهندگان آن را اهانت به خود تلقی می کنند. از آنجایی که پناهندگان افغان بیشترین بلاتکلیفی را نسبت به بقیه پناهندگان دارند، بیشترین مراجعه کننده نیز آنان هستند، اما آنان بجایی که از مسئولین کمیساریا توسط تلفن یا جلو دفتر جواب درست بشنوند، با جواب های مایوس کننده و اهانت آمیز مواجه می شوند، جوابهای از این قبیل: شما ها هرگز تعیین کشوری نمی شوید، شماها را کشورهای غربی قبول نمی کنند. کجا می خواهید بروید، همین ترکیه برای شما اضافی است. افراد بی سواد را کشورهای غربی قبول نمی کنند. شما اصلا برای چه به ترکیه آمدید؟. اینجا برای شما کشور سوم به شمار می رود، به پرونده شما رسیدگی نمی شود. حالا حالا بخواب تا کشورت آرام شود برتان می گردانیم افغانستان و...

اگرحرفهای ما راباور ندارید، توصیه می کنیم یک مامور مخفی بگذارید و ببینید که مسئولینومامورین کمیساریا با پناهندگان و بخصوص پناهندگان افغان و بخصوص  مامورانی که به زبان فارسی برای پناهندگان جواب می دهند، چگونه برخورد می کنند و چه جوابی و باچه لحنی به پناهندگان جواب می دهند.

سئوال این است که آیا کمیساریا تاکنون به تاثیرات منفی روحی و روانی که این گونه جوابها بالای پناهندگان می گذارد توجه کرده است؟ آیا کدام روان شناس در کمیساریا یافت می شود که تاثیرات منفی چنین  جواب هایی را تحلیل علمی کند؟. آیا کرامت و اخلاق انسانی در پاسخ گویی به پناهندگان از سوی کمیساریا رعایت شده است؟.

4- مشکلات کار و معیشت زندگی

کمیساریا تقریبا به همه پناهندگان افغان گفته اند که سالهای سال در ترکیه خواهند ماند، چنانچه که آنان سالها بدون سرنوشت مانده اند. این درحالی است که پناهندگان حق کار در ترکیه را ندارند و از سوی کمیساریا نیز هیچ کمکی صورت نمی گیرد. دولت ترکیه در واقع در برابر کارغیر قانونی پناهندگان اغماض  و چشم پوشی می کند که از این بایت ممنون دولت ترکیه هستیم. اما این وضعیت خود مشکلات زیر را بخصوص برای افغانهایی که سالها در ترکیه می مانند به وجود آورده است:

الف -  اخراج زود هنگام

معمولاشرکت ها و فابریکه های بزرگ به هیچ وجه کارگران پناهنده را نمی پذیرند و فرصت های کاری برای پناهندگان با کارفرمایانی میسر است که کارگاههای کوچک دارند و آنان به محض این که نیاز موقتی شان برای کار برطرف شد، کارگر پناهنده را اخراج می کنند و پناهنده هیچ حق اعتراضی هم ندارد.

ب- کارهای سخت و شاقه

کار آسان برای پناهندگان مسیر نیست.معمولا کارهای سخت و سنگین و یا کاری که مزد اندک دارد و کار گران ترک انجام نمی دهند، نصیب کارگران پناهنده می شود. شما تصور کنید پناهندگانی که کار سخت انجام نداده اند، با چه مشکلاتی زندگی شان را در ترکیه ادامه می دهند.

ج- کمترین دست مزد

پناهندگان از کمترین دست مزد برخوردار هستند، بعنوان مثال یک کارگر ترک 800 تا 1000 لیر به اضافه هزینه بیمه دستمزد دریافت می کند، اما سهم کارگر پناهنده بدون بیمه 600 تا 650 لیراست.

د- کار بیشتر

یک پناهنده مجبور است بیشترین کاررا انجام دهد، هم کارگران ترک از پناهندگان کار بیشتر می کشند و هم کارفرمایان سخت ترین کارهارا به کارگران پناهنده می دهند.

ه- ندادن دستمزد

 و سرانجام این که از آنجایی که کارگران پناهنده از حمایت های حقوقی کارگری برخوردار نیستند، برخی از کارفرمان دستمزد کارگران پناهنده را نمی دهند و این کارگران به دلیل این که پرونده دعوا و مرافعه برای شان درست نشود، بجای شکایت سکوت اختیار می کنند.

5- نبود نهادی برای بررسی مشکلات پناهندگان

در شهرما قهرمان ماراش هیچ نهادی که پاسخ گوی مشکلات پناهندگان باشد، وجود ندارد و بارها از کمیساریا تقاضا کرده ایم که دفتر حقوق بشر در امور پناهندگان و یا اسام در شهرقهرمان ماراش باز شود، تاکنون پاسخی شنیده نشده است، در حالی که بیش از 170 خانواده  افغان و ایرانی و هزاران پناهنده سوری در این شهر زندگی می کنند.

   در پایان ازاین که فرصتی برای شنیدن مشکلات پناهندگان افغان داده شده سپاسگذاریم و باردیگر تاکید می کنیم که ماهم انسانیم، وقتی ما را به عنوان پناهنده شناختید، تقاضا داریم ما را از حقوق پناهندگی محروم نسازید و رنجی که سالهای سال می کشیم درک کنید. باورکنید پس از سالها انتظار کشنده وقتی پناهنده افغان تعیین کشوری می شوند، از سلامت روحی وجسمی برخور دار نیستند. سئوال این است، آیا کمیساریا پناهندگان سالم را علیل و مریض و رنجور ساخته بعد برای کشورهای پناهنده پذیر می فرستند؟. ما را از بی سرنوشتی و به انتظار نشستن حتی تا 4 سال برای رسیدن  زمان مصاحبه اصلی برهانید و ما را از این رنج جانکاه نجات دهید، لطفا خود تان را بجای این پناهندگان بگذارید و بعد در ذهن تان تصورکنید انسانهایی را که سالها بی سرنوشت انتظار می کشند. ایا آنها از احساسات انسانی برخور دار نیستند؟.

کمیساریا که هیچ کمک مالی به اکثریت مطلق پناهندگان نمی کنند، ایا راهکاری برای تامین معیشت زندگی پناهندگان و نیز آموزش فرزندان آنان دارد؟. از حقوق کارگری پناهندگان چگونه حمایت می کنند؟.

موفق و شادکام باشید

 

 

 

To: United Nations High Commissioner for Refugees, Ankara, Turkey

We are grateful to officials from the United Nations High Commissioner for Refugees for giving us the opportunity to highlight our problems and we thank you for listening to these problems. We earlier were very concerned that our voices would not be heard by any official at the UNHCR.

Indeed, many Afghan refugees in Turkey still question whether the UNHCR regards them as human beings. If the UNCHR really accepts us as human beings, then shouldn’t we be treated equally and with no discrimination based on Articles 1 and 2 of the Universal Declaration of Human Rights?

While the number of Afghan refugees is higher than Iranian and Iraqi refugees, why only around 150 cases of Afghan refugees are being considered per year whereas this figure is up to 2000 cases for the Iraqi and Iranian refugees? Isn’t this discrimination?

Based on what rule and standard, should the new Afghan refugees wait three to four years for an interview while not being entitled to any refugee rights? Regardless of how the UNHCR sees us, we see ourselves as human beings who according to the Universal Declaration of Human Rights have equal rights, respect, and freedoms. And we are human beings. 

But we are human beings with no experience in life but more than forty years of war, violence, insecurity and displacement. Has the UN – as a defender of human rights and humanity in modern world – got tired of us and our problems?

Are the countries of the world are tired of our sufferings and our bitter experience of violence and war?

Isn’t our refugee rights are being sacrificed and ignored by UN and those countries that support democracy, freedom, human rights and refugees’ rights?

The Article 3 of the Convention relating to the Status of Refugees, adopted on 28 July 1951 states: "States contracting provisions of the Convention without discrimination of race or religion or country of origin for refugees will run.”

Although, we do not have much hope in the UNHCR to solve all our problems and respond to all our demands, but we, the Afghan refugees, will use our right to self-defense and highlight our problems and hoping that UNHCR will listen and act.

1.   Settlement to another country

A large number of Afghan refugees have been granted the status of refugee by the UNHCR since 2008 but still waiting for getting settled in a third country. The Afghan refugees were given contradictory responses by UNHCR representatives who have visited cities and other officials at bases in Ankara and Van. Here are some examples of these contradictory responses:

a.    The third country is not accepting Afghans as refugees. But when an Afghan refugee asks about his/her case status, the UNHCR responds that it's being proccessed at legal department. The question is, when UNHCR dones’t send the cases of the refugee to the RRF, how would the thrid country be able to accept refugees? We believe that the UNHCR’s legal department that should be respecting the rights of the refugees has turned into a detention centre for the cases of the Afghan refugees? Are these responses by UNHCR are acceptable for Afghans? Of course not.

 

b.   UNHCR says Turkey is the third country for Afghan refugees and that is why there is little chance for Afghan refugees to be resettled in a different country. It has been said that Afghan refugees should have registered themselves at UNHCR offices in Tehran, Islamabad, and Dushanbe not in Turkey. The question is, according to which article of the Convention relating to the Status of Refugees, adopted 28 July 1951, should the rights of a person be limited if he/she is registered with UNHCR in a third country as refugee. We beleive that UNHCR officials are aware of the way thier offices in Iran, Tajikistan and Pakistan operate. Afghan refugees don’t feel safe even to come out of thier home to go to UN offices in fear of their homes being looted. Moreover, the UNHCR offices in these countries do not have the same authority as the UNHCR Office in Turkey to grant asylum. İn Pakistan, Afghan refugees neither have any security nor their rights are given to them. Because the real refugees are not being recognized. The situation is the same in Iran. UNHCR knows very well that the cases of the Afghan refugees must go thorough Iranian Intelligence. Otherwise, they can not leave the country. In a situation like this, how can political, religious, homosexuals, writers and journalists and even social workers go to UNHCR and apply for asylum. In Tehran, only widows who have the residence permit of Iran can apply for asylum.

Having said all these, we Afghan refugees do not accept the way UNHCR in Turkey deals with our cases. We would like the UNHCR to pay more attention to our problems, and speed up the processing of our cases and increase the number of Afghan refugees who are supposed to be resettled in third country.

2.   Lengthy interview date

Due to the difficult conditions for Afghans in Afghanistan and Iran, thousands of Afghan refugees came to Turkey in 2012 and applied asylum with UNHCR. But the UNHCR gave many of the Afghans interview dates of 3 to 4 years from the time of their asylum application. So, it is obvious that during this period the Afghans will live in uncertainty and they will not have any support either financial or other services provided by the UNHCR. The question is, based on what principle and standard the UNHCR ignore the refugee rights of these people and leave them to wander around for several years. We demand the UNHCR to look into the problems of thousands of refugees who came to Turkey in 2012 and face many problems. We also request the UNHCR to change their interview dates and give them early interviews so that the Afghan refugees can get rid of uncertainty and deadly waiting.

3.   Inappropriate treatment of refugees.

Respect for human dignity is the first article of the Universal Declaration of Human Rights. But the behavior of UNHCR officials in Ankara, Istanbul and Van during face to face encounter or during telephone calls is inappropriate. The responses Afghan refugees get from UNHCR officials are most of the time abusive and refugees feel humiliated. Most of the UNHCR visitors are Afghan refugees because their conditions are worse than other refugees. When Afghans get in touch with UNHCR officials either by phone or in front of the UNHCR’s office, they get responses that are disappointing and abusive such as: you will never get resettled to another country…western countries do not accept you…where will you go…Turkey is enough for you…western countries do not accept illiterate people…why have you come to Turkey in the first place….this is your third country….your cases will not be processed any further…now relax until your country is peaceful and then we will deport you back to your country, Afghanistan….

 If you do not believe these words, we recommend that you assign a secret agent to find out how UNHCR officials especially those who speak Farsi treat refugees particularly the Afghan refugees.

The question is whether the UNHCR has thought about the psychological impact of such behavior on Afghan refugees? Is there any psychologist in UNHCR who could analyse the impact of such treatment by UNHCR officials? Has the human dignity observed by the officials during the encounter with Afghan refugees?

4. Difficulties of life and job

UNHCR has declared to almost all Afghan refugees in Turkey that they will remain in the country for years before a decision is made on their cases. Refugees don’t have the right to work and there is no financial support from the UN. We, refugees, are thankful to Turkish government for ignoring the illegal work of refugees in order to at least provide us with some support. But this has created some more problems such as:

A.  Early dismissal from work

Big companies and factories do not accept any refugee workers. Refugees can only work with smaller companies and the employers sack refugees soon after the company has no job. The workers have no right to protest.

B.  Hard labour

It is not easy for the refugees to find job. Even if they find one, it is usually so hard and heavy labour that locals would not do it. You can imagine how hard life is for refugees.

C. Minimum Wage

Those refugees who work get paid the minimum wage…for example, a Turkish worker gets paid 800 to 1000 TL plus insurance but a refugee worker gets paid 600 to 650 TL and there is no insurance.

D. More work

A refugee must do the heaviest and most of the work.

E.  Failure to Pay

Finally, as the workers do not have labour rights, the employers can easily refuse to pay them. And as these workers have no rights to work here, they prefer to remain silent instead of complaining.

5. Lack of institution to deal with refugees’ problems

In the city of Kahramanmarash there is no institution to listen to our problems and to deal with them. Despite our repeated requested, the UNHCR has not opened a sub office here while there are more than 170 Afghan and Iranian families and thousands of Syrian refugees live in this city.

In the end, I once again express my appreciation for giving us the opportunity to highlight our problems and thank you for listening to them.

Kind Regards,

Afghan refugees - Kahramanmaraş, Turkey

 


March 26th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها